صفحه 2 از 2 12
نمایش نتایج: از 51 به 70 از 70

موضوع: ناکامی در عشق

5906
  1. بالا | پست 51

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط drcivil نمایش پست ها
    کجاش براتون سواله؟
    خب وقتی دو نفر توی یک خونه زندگی می کنن میشه همخونه دیگه



    یعنی دانشجو شهر دیگه ای بودین. خونه گرفتین هم خونه شدید ؟؟؟؟؟اون وقت خانواده دختره چییی؟؟؟
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  2. بالا | پست 52

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18897
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    23
    تشکر شده 92 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط helenbahar نمایش پست ها
    آخه مگه میشه دو نفر تو یک خونه باشن و رابطه ای نداشته باشن؟

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk
    شما خوبید؟!!!!!!!!!!!

  3. بالا | پست 53

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18897
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    23
    تشکر شده 92 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    یعنی دانشجو شهر دیگه ای بودین. خونه گرفتین هم خونه شدید ؟؟؟؟؟اون وقت خانواده دختره چییی؟؟؟
    نه، شهر دیگه ای نبودم، خانوادمم تهران هستن اما از 22 سالگی خونه مستقل داشتم. البته ایشون بله شهرستانی بودن و تهران منزل من اقامت داشتن.

  4. بالا | پست 54

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16510
    نوشته ها
    225
    تشکـر
    76
    تشکر شده 143 بار در 94 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ناکامی در عشق

    چطور؟ سوال پرسیدم دیگه

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk

  5. بالا | پست 55

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط helenbahar نمایش پست ها
    آخه مگه میشه دو نفر تو یک خونه باشن و رابطه ای نداشته باشن؟

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk


    بهار سوالهایی میپرسیا خوب معلوم داشتن ...

    ویگه حد و اندازش که دیگه مهم نیست
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  6. بالا | پست 56

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط drcivil نمایش پست ها
    نه، شهر دیگه ای نبودم، خانوادمم تهران هستن اما از 22 سالگی خونه مستقل داشتم. البته ایشون بله شهرستانی بودن و تهران منزل من اقامت داشتن.


    پسدبه خانوادش یه جورایی دوروغ گفته ...اوکی مرسی فهمیدم
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  7. بالا | پست 57

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16510
    نوشته ها
    225
    تشکـر
    76
    تشکر شده 143 بار در 94 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ناکامی در عشق

    اتفاقا مهمه پریماه جون. چون ایشون تو سرگذشتشون گفتن اینقد عذاب وجدان داشتن که با نسیم رابطه برقرار نکردن. و گفتن که مهتاب خیلی پاک و معصوم بود. به قول دوستمون که حرفاش خیلی قشنگ بود چطوری دختر پاک و معصوم حاضر به هم خونه بودن شده

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk

  8. کاربران زیر از helenbahar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 58

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط helenbahar نمایش پست ها
    اتفاقا مهمه پریماه جون. چون ایشون تو سرگذشتشون گفتن اینقد عذاب وجدان داشتن که با نسیم رابطه برقرار نکردن. و گفتن که مهتاب خیلی پاک و معصوم بود. به قول دوستمون که حرفاش خیلی قشنگ بود چطوری دختر پاک و معصوم حاضر به هم خونه بودن شده

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk



    اینکه اره

    ولی خودش که تو حرفهاش گفته کنارم میخوابید
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  10. کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 59

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16510
    نوشته ها
    225
    تشکـر
    76
    تشکر شده 143 بار در 94 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ناکامی در عشق

    دوست عزیز شاید معیارتون برای خوب بودن یک نفر در گذشته درست نبوده و برای انتخاب همسر آیندتون نیاز باشه اصلاحش کنید

    Sent from my GT-I9300 using Tapatalk

  12. کاربران زیر از helenbahar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 60

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : ناکامی در عشق

    بله به نظر من هم معیارهاتونو تغییر بدید.
    ویرایش توسط love : 07-11-2015 در ساعت 05:02 PM

  14. بالا | پست 61

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18897
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    23
    تشکر شده 92 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    گاهی وقتا فکر می کنم بیخیال همه گذشته بشم و برم کورکورانه با یکی ازدواج کنم تا از این تنهایی و تلخی دربیام. مادرمم بنده خدا حتی مواردی پیدا کرده که ازشون کلی هم تعریف می کنه اما هرکاری کردم نتونستم حتی خودمو راضی کنم که برم ببینمشون. اصلا نمی تونم به خودمم بقبولونم کورکورانه ازدواج کنم . اگه راهی وجود داشت که قبل از این صحبتا درون یه دخترو بشناسم. طرز فکرش اخلاقشو بشناسم میشد اما اینجوری اصلا

  15. بالا | پست 62

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    وقتی دختری حاضر بشه بدون اینکه با پسری محرم شده باشه باهاش ارتباط تا ایـــــــــن حد صمیمی برقرار کنه شک نکنید که واسش سخت نیست با یه پسر دیگه هم همین کارو بکنه... و این یعنی خیانت...

    اصلا گزینه ی خوبی رو برای ازدواج انتخاب نکردین چون این دختر اگر هم باهاتون ازدواج میکرد امکان این که بهتون خیانت نــکنه تقریبا 0 بود...!!!

    دختر پاک، دختری که نماز و روزه و اینا سرش میشه و یا حداقـــــــل ادعاشو داره، هرگــــــز با یه نامحرم همخونه نمیشه و اگه قصدش ازدواج بود قـــــــطعا شما رو با خانوادش آشنا میکرد و مقدمات ازدواج رو فراهم میکرد....

  16. بالا | پست 63

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط drcivil نمایش پست ها
    شاید حق با شما باشه که من زیادی احساسی ام و نمیتونم مثل پسرای دیگه فقط فکر استفاده خودم باشم. بعد رفتن مهتاب خیلی از دوستام نصیحتم کردن که دیگه بهش فکر نکن یه این فکر کن که یه مدت ازش استفادتو کردی و حالا انداختیش دور ... و از این حرفا اما برای من اینطوری نبود من واقعا قصد یه عمر زندگی کردن باهاشو داشتم. درست آخرای وقتی که یه پروژه دستم بود که با تحویل دادنش اون پولی که می خواستم برای ازدواجم دستم می اومد اون میکروب مخشو زد و از چنگم درش آورد. حالا کلی پول دارم اما اون دلخوشی و اون امید و اون انگیزه که بخاطرش همه کار کردم تا بهش برسمو ندارم. درسته قبول دارم اون اواخر یه مدت خیلی سرد بود یا حتی دعوایی بود رابطمون اما همیشه ته دلم خیالم راحت بود که اینا موقته و وقتی ازدواج کنیم همه چی حل میشه نمیدونستم که واسه اون داره همه چی تموم میشه. اصلا تو مخیلمم نمی گنجید که مهتاب بتونه با کسی غیر از من باشه. این که میگید باید از اول حدس می زدی بره اصلا امکانش نبود. مهتاب اونجوری که شما در موردش فکر می کنید نوبد و نیست اصلا توی روابطش آزاد نیست. اصلا اجتماعی نیست. اتفاقا کاملا کم حرف و گوشه گیره. همیشه تو جمع دوستام که میبردمش خیلی با وقار و سنگین بود. مهتاب کلی مقید و مذهبیه. نماز میخونه روزه میگیره. با غریبه ها کلا ساکته. همه بلبل زبونی ها و شیطونی هاش واسه من بود(البته الان دیگه واسه اون میکروبه) برای همین بود که میگم هرگز هرگز فکر نمی کردم یه روزی بره اونقد خودشو وابسته به من نشون میداد و بدون من آب از گلوش پایین نمیرفت که باور کرده بودم همه زندگیشم. همین حالاشم مطمئنم اگه اون میکروب اونجوری سر راهش قرار نمیگرفت و اونقدر بهش توجه نمی کرد و با حرفای قشنگ و خرج رکدنای بی حساب و کتابش مخشو نمی زد مهتاب عمرا عمرا عمرا امکان نداشت بره. کسی که حتی اگه دعواش می کردم بازم شب میومد تو بغلم و میگفت باهام قهری باش اما تا بغلم نکنی خوابم نمیبره چطوری ممکن بود بری و سال تا سال حتی نخواد منو ببینه؟ مگه چیزی غیر اینه که آه نسیم صاف اومد نشست تو زندگیم؟ من آدم خرافاتی ای نیستم حتی وقتی نفرینم می کرد عین خیالمم نبود و مطمئن بودم که زندگی مشترکم امن و راحت دور از همه طوفاناست اما این پیدا شدن اون مردک توی زندگی مهتاب کاملا عین یه معجزه بود. اصلا باور کردنی نبود.

    شاید حق با شما باشه که من زیادی احساسی ام و نمیتونم مثل پسرای دیگه فقط فکر استفاده خودم باشم. بعد رفتن مهتاب خیلی از دوستام نصیحتم کردن که دیگه بهش فکر نکن یه این فکر کن که یه مدت ازش استفادتو کردی و حالا انداختیش دور ..
    منظورم از احساسی نبودن اصلا این نبود که مثل خیلی از پسرا که یه بار تو عشقشون شکست میخورن برای همیشه حسشونو میکشن و دیگه با دخترا مثل ربات رفتار میکنن
    به نظر من این ادما منطقی نیسن بلکه ترسوان چون یه بار به خاطر حسشون شکست خوردن دیگه نمیخان ریسک کنن حسشونو برای کسی خرج کنن تا مبادا دوباره یه تجربه بد دیگه داشته باشن
    ولی خبر ندارن بدون احساس زندگی خودشن و طرفشون هیچوقت کامل نمیشه....
    منظورم از منطقی شدن این بود که یکم بیشتر پای عواقب تصمیماتون بمونید
    یکم کمتر به احساستون بله بگید...
    در مورد مهتابم اون مرده جای خالی شمارو براش پر کرده شما خودتون با اینکه مهتاب همه جوره راضیتون میکرد و باهاش خوب بودین اما بازم تاپ بودن نسیم تحریکتن کرد که رابطتون با مهتابو به خطر بندازین
    ولی مهتاب خودتون گفتین از کم توجهیاتون گله میکرد
    حالا تو تنهاییش وقتی دیگه به شما اعتماد نداره یه مرد دیگه از راه میرسه جای شمارو براش پر میکنه این طبیعیه که مهتابم بره سمت اون ادم
    همونطوری که شما راحت به رابطتون پشت کردین و رفتین سمت نسیم....
    حتی اینم که میگین اه نسیم باعث همه این اتفاقاست به نظر من اشتباهه چون همه این اتفاقا مثل یه چرخه قابل پیش بینی بوده



  17. بالا | پست 64

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11159
    نوشته ها
    2,325
    تشکـر
    4,306
    تشکر شده 2,986 بار در 1,492 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط drcivil نمایش پست ها

    همینه که میگم داشتن خواهر واقعا لازمه برای هر پسری. اگه داشتم و این مسائلو زودتر می فهمیدم ...
    شما خواهر نداشتین ولی الانبه خاطر رابطه هایی که داشتین از دخترا خیلی چیزا میدونید که حتی اونایی که خواهر دارنم نمیدونن
    هر چقدرم این مدت بهتون بد گذشته باشه حداقل خوبیش اینه که تجربه های خوبی پیدا کردین و دیگه برای دفه های بعد اشتباهتونو تکرار نمیکنید
    به نظر من همین که ازون اتفاقا حرف میزنید خیلی میتونه کمک کنه که همه چیز براتون عادی بشه و راحت تر ازش بگذرید
    نمیگم فراموشش کنید چون یه بخشی از زندگیتونه اتفاقا باید همیشه یادتون باشه تا دیگه تکرارش نکنید
    اما اجازه بدین زندگیتون جریان بگیره ادمای دیگه وارد زندگیتون بشن تا کم کم نسیم و مهتاب نقششون براتون کم رنگ بشه
    حتی اون اتفاقیم که براتون تو خیابون افتاده همش به خاطر اینه که تو این یه سال همه چیزو کنار گذاشتین فقط به اونا فکر میکنید
    شما باید قوی تر از این حرفا باشین
    حالا که یه گذشته پر فراز و نشیب پشت سرتونه پس تجربتون برای بهتر ساختن اینده بیشتره
    موفق باشید
    ویرایش توسط ملکه شیشه ای : 07-12-2015 در ساعت 10:24 AM

  18. بالا | پست 65

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط drcivil نمایش پست ها
    اینطور نیست. سطح خانواده رو اگه بخوایم در نظر بگیریم که نسیم خیلی بیشتر از نظر سطح خانوادگی به هم میخوردیم. کاملا می تونم با اطمینان بگم که اگه نسیم به عنوان همسرم وارد خانواده و اقوام ما بشه کاملا مورد مناسب و همه چی تمومی هستش و خیلی ایده آله کاملا خانواده منو و روابط فامیلیمونو میفهمه و توش راحته اما مهتاب با اینکه من اونقدر شوق و ذوق داشتم که بیاد توی جمع فامیلمون اصلا با روابط خانوادگی ما راحت نبود و تو کل سه سال فقط یه بار حاضر شد اونم به دعوت سفت و سخت مادرم مهمونی خانوادگی مارو شرکت کنه و کلی هم معذب بود و با کسی حرف نزد و دیر اومد و زودم رفت و با خانواده خودشم منو با وجودیکه خیلی اصرار داشتم اصلا آشنا نکرد.
    دوست عزیز منظورم این نبود که حالا اون معیار قبلی رو بذارین و بچسبین به معیار سطح خانوادگی!
    بلکه بهتره مجموع معیارها رو در یک فرد مشخص بسنجید و برآیند امتیازاتش رو اون معیارها به دست بیارید اینکه اون خانوم تو مهمونی خانوادگی شما راحت نبوده که دلیل نمیشه، اگه اونقدر مورد توجهتون بوده که با همه این مسائل بازم تصمیم داشتید باهاش ازدواج کنید نشون میده نمره ی معیارهای دیگه معدل امتیازاتشو بالا بره و حتی برای شما بالاتر از نسیم قرارش داده. چونکه من در جایی از داستانتون نخوندم که هیچوقت قصد جدی برای ازدواج با نسیم داشتین و اینو برای خودتون هدف گذاری کرده باشین! پس دیگه بهتره صحبتشو نکنین و اینقد با مهتابی که برای ازدواج انتخاب کرده بودین مقایسش نکنید.
    دوست عزیز علیرغم اینکه در داستانتون سعی داشتید خودتونو معصوم جلوه بدین متاسفانه برداشت شخصی من اینه که این دو تا خانوم تنها موارد رزومه ی دوران شیطنت شما نیستن! برای همین نمیخوام چنتا توصیه ی خشک بهتون بکنم که سرتونو از این به بعد پایین بندازین و برید فوری با مورد پیشنهادی مادرتون ازدواج کنید چون به نظر میرسه که نمیتونید روند معمول زندگی و انتخابتونو تغییر بدین و دختری که توی خیابون دیدین براتون مورد جدی تری بوده تا اونیکه مادرتون با کلی تحقیق برای شما پیدا کرده! پس موارد زیر رو توصیه می کنم بهتون:
    1- برای کاهش فشار ناشی از تنهایی علاوه بر کار کردن که آدمو مشغول و خسته می کنه و شما انجام میدین توصیه می کنم که با حضور در فعالیت های اجتماعی سر خودتونو شلوغ کنید، مزیت این فعالیت ها این هستش که هم از بار تنهاییتون کم می کنه و هم با شلوغ شدن دور و برتون یاد گذشته دیگه کمتر آزارتون میده و هم مجالی هستش برای آشنا شدن شما با افراد مناسب در یک محیط سالم.
    2- چنانچه دختر خانمی مورد توجه شما قرار گرفت به جای اینکه کنترل خودتونو از دست بدید و خودتونو به ورطه ی احساسات بندازید مراحل معمول و منطقیشو گام به گام پیش برید و پیش از اونکه به ارتباط بیش از حد نزدیک باهاش برسید از مسیر رسمی و عرفی ماجرا وارد بشید.

  19. کاربران زیر از yalda_arezou بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 66

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    18897
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    23
    تشکر شده 92 بار در 54 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط yalda_arezou نمایش پست ها
    دوست عزیز منظورم این نبود که حالا اون معیار قبلی رو بذارین و بچسبین به معیار سطح خانوادگی!
    بلکه بهتره مجموع معیارها رو در یک فرد مشخص بسنجید و برآیند امتیازاتش رو اون معیارها به دست بیارید اینکه اون خانوم تو مهمونی خانوادگی شما راحت نبوده که دلیل نمیشه، اگه اونقدر مورد توجهتون بوده که با همه این مسائل بازم تصمیم داشتید باهاش ازدواج کنید نشون میده نمره ی معیارهای دیگه معدل امتیازاتشو بالا بره و حتی برای شما بالاتر از نسیم قرارش داده. چونکه من در جایی از داستانتون نخوندم که هیچوقت قصد جدی برای ازدواج با نسیم داشتین و اینو برای خودتون هدف گذاری کرده باشین! پس دیگه بهتره صحبتشو نکنین و اینقد با مهتابی که برای ازدواج انتخاب کرده بودین مقایسش نکنید.
    دوست عزیز علیرغم اینکه در داستانتون سعی داشتید خودتونو معصوم جلوه بدین متاسفانه برداشت شخصی من اینه که این دو تا خانوم تنها موارد رزومه ی دوران شیطنت شما نیستن! برای همین نمیخوام چنتا توصیه ی خشک بهتون بکنم که سرتونو از این به بعد پایین بندازین و برید فوری با مورد پیشنهادی مادرتون ازدواج کنید چون به نظر میرسه که نمیتونید روند معمول زندگی و انتخابتونو تغییر بدین و دختری که توی خیابون دیدین براتون مورد جدی تری بوده تا اونیکه مادرتون با کلی تحقیق برای شما پیدا کرده! پس موارد زیر رو توصیه می کنم بهتون:
    1- برای کاهش فشار ناشی از تنهایی علاوه بر کار کردن که آدمو مشغول و خسته می کنه و شما انجام میدین توصیه می کنم که با حضور در فعالیت های اجتماعی سر خودتونو شلوغ کنید، مزیت این فعالیت ها این هستش که هم از بار تنهاییتون کم می کنه و هم با شلوغ شدن دور و برتون یاد گذشته دیگه کمتر آزارتون میده و هم مجالی هستش برای آشنا شدن شما با افراد مناسب در یک محیط سالم.
    2- چنانچه دختر خانمی مورد توجه شما قرار گرفت به جای اینکه کنترل خودتونو از دست بدید و خودتونو به ورطه ی احساسات بندازید مراحل معمول و منطقیشو گام به گام پیش برید و پیش از اونکه به ارتباط بیش از حد نزدیک باهاش برسید از مسیر رسمی و عرفی ماجرا وارد بشید.
    برام جالبه که مشاوران این مرکز تا این حد به روحیات من مسلطن و به اصطلاح می زنن تو خال
    دقیقا درست همینجوریه که میگین حتی نکاتی که مطرح کردین خودمم تا به حال بهشون فکر نکرده بودم
    اما در مورد توصیه هاتون من خودم بیست چهاری اطرافم پره دختره اگه قرار بود به همین راحتی موردی پیدا بشه میشد. راه دیگه ای سراغ ندارین؟

  21. بالا | پست 67

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط shivakhanum نمایش پست ها
    وقتی دختری حاضر بشه بدون اینکه با پسری محرم شده باشه باهاش ارتباط تا ایـــــــــن حد صمیمی برقرار کنه شک نکنید که واسش سخت نیست با یه پسر دیگه هم همین کارو بکنه... و این یعنی خیانت...

    اصلا گزینه ی خوبی رو برای ازدواج انتخاب نکردین چون این دختر اگر هم باهاتون ازدواج میکرد امکان این که بهتون خیانت نــکنه تقریبا 0 بود...!!!

    دختر پاک، دختری که نماز و روزه و اینا سرش میشه و یا حداقـــــــل ادعاشو داره، هرگــــــز با یه نامحرم همخونه نمیشه و اگه قصدش ازدواج بود قـــــــطعا شما رو با خانوادش آشنا میکرد و مقدمات ازدواج رو فراهم میکرد....
    شیر پاک و لقمه حلال مهمه
    نماز و روزه چی را میتونه ثابت کنه؟

    ابن ملجمم نماز خون و قران خوان بود

    ملاک اصلا روزه و نماز و این شرو ورا را برای انتخاب همسر قرار ندید.

  22. بالا | پست 68

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    18413
    نوشته ها
    48
    تشکـر
    53
    تشکر شده 28 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نــــــــــــــــــــــه!! ! دوست عزیز درست متوجه منظورم نشدی!!!

    یکی از دوستان گفت که چطور دختری که پاک و معصومه، تونسته با یه پسر بدون محرم شدن همخونه بشه؟!؟؟؟؟؟؟؟!! چون اون دوستمون گفته که عشقش( مهتاب) دختر پاک و معصوم و مقیدی بوده و حتی اهل نماز و روزه........!!!!!

    لزوما نماز خوندن یا روزه گرفتن ملاک ســــــالم بودن شـــــــــخصیت نـــــــــیست ولی میــــــــتونه اثر مثبتی داشته و مانع از کجروی بشه در صـــــــورتی که با اعتقاد قلبی باشه نه از روی عـــــــــــــادت ....

    اگه مهتاب اهل نماز و دعا و اینا بوده قطعا از روی عـــــــــــــــادت این کارو میکرده نه اعــــــــــتقاد و این نشونه ی پاک و معصوم بودن نیست...

  23. بالا | پست 69

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16374
    نوشته ها
    164
    تشکـر
    23
    تشکر شده 101 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ناکامی در عشق

    نقل قول نوشته اصلی توسط drcivil نمایش پست ها
    برام جالبه که مشاوران این مرکز تا این حد به روحیات من مسلطن و به اصطلاح می زنن تو خال
    دقیقا درست همینجوریه که میگین حتی نکاتی که مطرح کردین خودمم تا به حال بهشون فکر نکرده بودم
    اما در مورد توصیه هاتون من خودم بیست چهاری اطرافم پره دختره اگه قرار بود به همین راحتی موردی پیدا بشه میشد. راه دیگه ای سراغ ندارین؟
    توصیه ای براتون ندارم. به قول معروف عشق نسخه ی فوری مشخصی نداره که برید بدون معطلی از داروخانه بگیرید. همونطور که گفتم عشق دوطرفه یه معجزه هست که بعضی ها اونقدر سعادتمند هستن که بهش میرسن اما برای درصد بالایی از افراد هم اونقدر ناکام هستند که بنا به علل مختلف حتی هرگز در زندگشیون رخ نمیده. من فکر می کنم این خوشبختی یه بار به شما روی آورده ولی از دستش دادین. نمیگم دیگه هرگز ممکن نیست براتون اتفاق بیافته و همچنین هم نمیتونم بگم فلان دکمه رو بزنید و فلان کلید رو روشن کنید که مجدد براتون اتفاق بیافته. اونچه که می تونم بهتون توصیه کنم اینه که روال عادی زندگی خودتون رو در پیش بگیرید و اگه بخت با شما یار باشه این موهبت خاص مجددا نصیب شما خواهد شد.

  24. بالا | پست 70

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,742 بار در 6,990 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : ناکامی در عشق

    به نظر من این بیشتر رمااان بود تا داستان واقعی


    خیلی هم داستانش اشنان
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  25. 3 کاربران زیر از پریماه. بابت این پست مفید تشکر کرده اند


صفحه 2 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد